درباره مولف تئوری انتخاب / ویلیام گلسر:
دکتر گلسر روان پزشک بین ا لمللی بود که از سال ۱۹۶۵ بخاطر ابداع روان شناسی مبتنیی بر واقعیت درمانی معروف شد.
او ابتدا مهندسی شیمی خواند ولی از وقتی فهمید علاقه اش به روان شناسی است،
کار در شیمی را رها کرد و به روان پزشکی تغییر مسیر داد.
تئوری انتخاب چیست؟
تئوری انتخاب یک تئوری مبتنی بر روان شناسی کنترل درونی است که معتقد است:
گذشته بر زندگی کنونی ما تعیین کننده نیست.
میزان مسئولیت پذیری و احترام به واقعیت موجود و همچنین روشی را که ما برای ارضای نیازهایمان انتخاب می کنیم،
در مجموع رفتار کنونی ما تعیین کننده هستند.
سه باور کنترل بیرونی :
تئوری انتخاب با رد کنترل داشتن بر زندگی دیگران معتقد است تنها ما می توانیم خود را کنترل کنیم و هرگز نمی توانیم به غیر از خود را به کنترل در آوریم.
انی تئوری معتقد است که ریشه ی بسیاری از درگیری های انسانی برسر این مسئله است که هر کدام میخواهند کنترل دیگری را در دست بگیرند.
بر این اساس تئوری انتخاب معتقد است که سه باور اساسی موجب می شود تا به کنترل بیرونی روی آوریم:
۱- به هر نشانه ی ساده ای پاسخ می دهیم: تا تلفن زنگ می زند سریع پاسخ می دهیم همین مسئله نیز نوعی کنترل بیرونی است.
۲- فکر می کنیم که میتوانیم هر کسی را که توان داریم به انجام کاری وادار کنیم . دیگرا ن هم به اندازه توانشان در نظر ما چنین کنترلی را بر روی ما دارند.
۳- می توانیم اگر خلاف میلمان بود تنبیه کنیم: مثلا اگر فرزند مان درس نخواند می توانیم تنبیه اش کنیم.
گلسر با توضیح هر یک از این موارد راهکارهای جایگزین هم ارائه میدهد تا مخاطب بفهمد که چگونه باید رفتار برمبنای تئوری انتخاب انجام دهد.
نیازهای بنیادین:
در بخش مهمی از این کتاب به ۵ نیاز بنیادین کتاب می پردازد و از نقش آنها در ملحق شدن به کنترل بیرونی و یا کنترل درونی صحبت بعمل می آورد.
۱- نیاز به بقا:
همان نیاز به زنده ماندن است.
مغز عادتی ما مسئول تامین این نیاز انسان است. هر کاری که بقا انسان را تهدید یا تامین کند اعم از خوردن، اشامیدن، سردی و گرمی ، خواب و ….. به این بخش مربوط است.
۲- نیاز به عشق و احساس :
این نیاز با رفتارهای جنسی محض و ارضای جنسی تفاوت دارد.
در واقع ملاک تشخیص اینکه این نیاز در وجود ما زیاد است یا نه این است:
ببینیم آیا میل داریم نسبت به ما عشق و علاقه ابراز کنند یا نه ما چقدر به دیگران ابراز علاقه و محبت می کنیم؟
هرچه دوست داریم به ما ابراز شود نشانه کم بودن این نیاز در ماست
و هر چقد ر میل به ارائه علاقه و عشق با مخاطبینمان داریم نشان از شدت این نیاز در ماست.
۳- نیاز به قدرت و پیشرفت: دوست داریم چقدر حرفمان به کرسی بنشیند؟
پاسخ به این سئوال شدت نیاز ما به قدرت را نشان مید هد.
حداقل نیاز به قدرت این ست که چقدر دوستداریم به ما توچه کنند؟
۴- نیاز به آزادی: چقدر دیگران مطابق خواسته من رفتار میکنند؟
یا چقدر من به خواسته دیگران احترام می گذارم؟
نحوه پاسخ به این سئوال شدت نیاز به آزادی را بیان می کند.
کتاب تئوری انتخاب در اینجا دو قانون طلایی را ذکر می کند:
قانون طلایی اول :
ریشه در کلام مولا علی (ع) دارد هرچند برآن متوجه بوده یا نبوده باشد:
با دیگران طوری رفتار کن که دوست داری با تو رفتار بشود.
قانون طلایی دوم:
نیارهای خود را جوری ارضا کنید که مانع ارضای نیازهای دیگران نشود.
مثلا : اگر برای میل به نیاز تفریح آهنگ گوش میدهی این ارضا باعث سلب استراحت یا آرامش دیگری نشود که مشغول ارضای نیاز به بقا (استراحت) است.
۵- نیاز به تفریح:
تنها مخلوقات اهل تفریح انسانها هستند. اولین خنده نوزاد نشان می دهد ریشه این نیاز چقدر قدیمی و اساسی است.
ویلیام گلسر در این کتاب تئوری انتخاب در ادامه به خوبی توضیح میدهد که چگونه این نیازها را کنترل کنیم که به تداخل و درگیری با اطرافیانمان نرسد.
برخی فصول مهم کتاب تئوری انتخاب:
بخش اول : در ۷ فصل نیاز ما به روان شناسی جدید را مطرح می کند و بعد نیازهای بنیادین را بررسی می کند
و سپس دنیای مطلوب را در نظر هر شخص ترسیم می کند.
نحوه واقعیت درمانی از فصول مهم این کتاب است که بصورت بررسی نمونه های موردی از کارکرد این نحوه مشاوره دفاع می کند.
بخش دوم: کارست تئوری انتخاب در عمل است.
نحوه مدیریت عشق و ازدواج و خانواده بیان می شدو.
به کارکرد و نحواه اجرای تئوری انتخاب در محل تحصیل و محل کار توجه و تبیین میکند.
بخش سوم :
به اجتماع مطلوب با اجرای تئوری انتخاب اشاره می شود.
و در پایان هم تعریفی دوباره از آزادی شخصی ارائه میدهد.
:: موضوعات مرتبط:
کتاب ,
قسمت هایی از یک کتاب ,
معرفی کتاب ,
مطالب روان شناسی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 182
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1